پروردگار بلند مرتبه در کتاب آسمانی خودبرای اینکه مخاطبانش معانی و مفاهیم سخنان حکیمانه اش را بهتر متوجه شوند به راه ها و شیوه های متفاوتی مطالب حکیمانه اش را مطرح کرده است.
برای مثال مطلبی را در قالب برهان و استدلالی دقیق میگنجاند و در جایی دیگر همان مطلب را بصورت یک مثال و تمثیل می آورد.
دلیل و رمز استفاده از این شیوه طرح کردن موضوعات و تعلیم آنها اینست که انسانها در درک و فهم مفاهیم از نظر هوشمندی یکسان نیستند،هر چند از فطرتی مشترک برخوردارند.
از این جهت کتاب جهانشمولی چون قرآن باید به گونه ای مطرح میشد که معارف را با شیوه های متفاوت و در سطوح گوناگونی مطرح کند.
برای مثال طرح موضوع توحید در قرآن کریم گاهی بصورت برهان تمانع که مساله بسیار پیچیده ای در بین متکلمان و عالمان است مطرح میشود و گاهی بصورتی بسیار ساده و قابل فهم برای همگان ،حتی بیسواد ترین مردمان مطرح میگردد.
از فنون بکار گرفته شده در قرآن برای درک معارف و معانی قرآنی،قسم خوردن و سوگند یاد کردن خداوند در قرآن کریم میباشد.
قَسَم چیست؟
عبارت است از ربط دادن دو موضوع به یکدیگر، موضوعی که خبر یا چیزی را میخواهد بواسطه موضوع و چیز دیگری که دارای منزلت و شان بالایی است ثابت کند.و این شان و منزلت باعث مشود فرد بدلیل احترام و منزلتی که برایش قایل است و هیچگاه به آن اهانت نخواهد کرد، به راستی و صحت موضوعی که به مورد قسم ربط داده شده پی ببرد و برایش قابل فهمتر باشد.
حال این سوال پیش می آید که مگر خداوند دلیل و برهان قاطعی برای گفته های خویش ندارد که متوسل به قسم میشود؟
و اینکه قسم را بر چیزی میخورند که برای طرفین قابل احترام و با ارزش باشد،ولی در مورد قسمهای خداوند متعال در قرآن کریم اینگونه نیست.مثلا قسم خوردن بر انجیر ؛زیتون و ...در قرآن کریم.
واما علت اینکه خداوند قسم خورده است در قرآن.
برای اینکه به این موضوع پی ببریم به بیان بعضی از موارد قسم خوردن میپردازیم:
1-قسم خوردن برای تاکید بر موضوع مورد استفاده قرار میگیرد.
2-از قسم خوردن به عظمت و شرافت هر چیز که برایش قسم خورده شده است پی میبریم.
3-گاهی قسم خوردن نشانه استدلال و برهان ضمنی بر چیزی است که قسم بر آن خورده شده است که این قسم حکیمان است.
4-قسم یکی از فنون و روشهای بیان موضوعات میباشد و هر جا اقتضا کند بیان بصورت قسم ابراز میشود.
میتوان از کاربردها قسم به این موضوع پی برد که قسم خوردن در مقابل منطق و برهان نیست بلکه روشی برای فهماندن و بیان منظور مطالب است ،هر چند که امکان داشته باشد برای بیان آن مطلب دلیل و برهان منطقی دیگری نیز موجود باشد.
در قرآن کریم خداوند برای بیان موضوعات مختلف به روشهای گوناگونی پرداخته است.هم از طریق تشبیه و تمثیل ، هم از طریق برهان و هم از طریق سوگند یاد کردن.
برای مثال خداوند در قرآن کریم برای موضوعات ثواب آخرت،عذاب آخرت و معاد از شیوه ها و روشهای گوناگونی استفاده کرده است.
سوره مبارکه مرسلات-آیات 1الی 7
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا(1)سوگند به فرستادگان پىدرپى (1)
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا (2)که سخت توفندهاند (2)
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا(3)و سوگند به افشانندگان افشانگر(3)
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا(4)که [میان حق و باطل] جداگرند (4)
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا(5)و القاکننده وحىاند (5)
عُذْرًا أَوْ نُذْرًا(6)خواه عذرى باشد یا هشدارى(6)
خداوند در سوره مبارکه مرسلات بعد از قسم یاد کردن (5قسم) میفرمایند:
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ(7)که آنچه وعده یافته اید قطعا رخ خواهد داد(7)***سوره مبارکه مرسلات-آیه7***
و در سوره مبارکه روم همین موضوع را بصورت تشبیه و تمثیل مطرح میفرماید:
فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ***سوره مبارکه روم-آیه50***
پس به آثار رحمتخدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده مىگرداند در حقیقت هم اوست که قطعا زندهکننده مردگان است و اوست که بر هر چیزى تواناست (50)
کاربردهای قسم به عنوان شیوه ای برای فهماندن مطالب از یک سو و استفاده از قسم در قرآن کریم با وجود اینکه مطالب با برهان و علت بیان شده اند ؛ به این موضوع صحه میگذارد که قسم خوردن خداوند در قرآن کریم ،نشانه ی بی منطقی و بی برهانی نیست.