به نام خدا
قرآن به تاریخ اهمیت فوق العاده ای میدهد،اگر موضوعات قرآنی را از این نظر با هم بسنجیم در نخستین نظر متوجه میشویم که تاریخ بزرگترین بخش قران را تشکیل میدهد.گذشته از این ،توجه به تاریخ و تفکر و تحقیق و نتیجه گیری از سرگذشت اقوام و قدرت ها و حوادث تاریخی با لحن تاکیدی بسیار قاطعی بیان شده استو پیروان خود را به آن امر میکند و حتی با تاکید بیشتری از "امر"،بصورت یک استفهام بیان میکند،بدین معنی که میخواهد بگوید که در شگفت است که چگونه زمین را نمینگرید تا سرنوشت کسانی را که پیش از اینان میزیسته اند و از اینان زورمند تر بودند بنگرید؟
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَاراً فِی الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (غافر/28).
این فرمان با همین لحن و تاکید و با اختلافاتی اندک در تعبیرشان ،14بار در قرآن تکرار شده است.
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ- هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ( آل عمران/-137-138 )
این قید که "زمین را بگردید"و"سپس نظر کنید"در تمام آیاتی که به بررسی میپردازد این حقیقت علمی بزرگ را نشان میدهد که قرآن حتی برای تحقیق و شناخت تاریخ نیز به مشاهده عینی و بررسی مستقیمواقعیتهای خارجی و حسی دعوت میکند و نه به تفکر عقلی و منطقی ذهنی و قیاسی و کلی بافیهای ارسطویی و یا آنچنان که شیوه بسیاری از مورخان امروز ما نیز هست به تفحص در آثار قدما و تکیه بر منقولات و یا معقولات اساتید فن و غرق شدن در مآخذ و منابع و حبس شدن در گوشه کتابخانه ها.
گذشته از این مساله بسیار مهم اینست که همه جای قرآن بر این اصل تکیه دارد که تاریخ را به عنوان وسیله ای در خدمت انسان امروز و برای روشنگری حال و شناخت قوانین و سنن تاریخ و تحول جامعه ها و زاد و مرگ قدرتهایی که خود را و سلطه جبارانه خود را بر مردم ابدی نشان میدهند،انتخاب کنید.
آیا استعمارگران و خونخواران عصر ما به تاریخ نمینگرند و نمیدانند که چه گذشت بر قدرتپرستان پر مدعا؟
آیا خود را سوای از تاریخ میدانند ؟