تعیین فاصله
روزی ملانصرالدین از یکی از دوستان خود پرسید: فاصله مابین تهران و قزوین چند فرسخ است؟
گفت: بیست و چهار فرسخ
ملا گفت، حال اگر گفتی، فاصله قزوین و تهران چقدر است؟
گفت: آنهم بیست و چهار فرسخ
ملا گفت: نباید چنین باشد، زیرا میبینم فاصله عید قربان تا عاشورا یکماه است، و حال آنکه فاصله بین عاشورا و عید قربان یازده ماه است !
روزی ملانصرالدین از یکی از دوستان خود پرسید: فاصله مابین تهران و قزوین چند فرسخ است؟
گفت: بیست و چهار فرسخ
ملا گفت، حال اگر گفتی، فاصله قزوین و تهران چقدر است؟
گفت: آنهم بیست و چهار فرسخ
ملا گفت: نباید چنین باشد، زیرا میبینم فاصله عید قربان تا عاشورا یکماه است، و حال آنکه فاصله بین عاشورا و عید قربان یازده ماه است !
بادنجان
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی پیش آوردند،
خوشش آمد و گفت: «بادنجان طعامی خوش است.»
نوکرش درباره خواص و خواص و خوبی بادنجان خیلی تعریف کرد.
روزی دیگر برای سلطان دلمه بادنجان آوردند. سلطان را درد دل شدید عارض شد و گفت: «بادنجان عجب چیز بدی است.»
نوکر باز از مضرات بادنجان سخن ها گفت.
سلطان گفت: «ای مردک قبلا راجع به بادنجان تعریف می کردی.»
نوکر گفت: «من نوکر توام، نه نوکر بادنجان!»
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی پیش آوردند،
خوشش آمد و گفت: «بادنجان طعامی خوش است.»
نوکرش درباره خواص و خواص و خوبی بادنجان خیلی تعریف کرد.
روزی دیگر برای سلطان دلمه بادنجان آوردند. سلطان را درد دل شدید عارض شد و گفت: «بادنجان عجب چیز بدی است.»
نوکر باز از مضرات بادنجان سخن ها گفت.
سلطان گفت: «ای مردک قبلا راجع به بادنجان تعریف می کردی.»
نوکر گفت: «من نوکر توام، نه نوکر بادنجان!»
ملا و دو تا خر
یه روز ملانصرالدین و دوستش دوتا خر میخرن.
دوست ملا میگه: چه طوری بفهمیم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟
ملا میگه خوب من یه گوش خرم رو میبرم اونی که یه گوش داره مال من اونی هم که دو گوش داره مال تو.!
فرداش میبینن خر ملا گوش اون یکی خره رو از سر حسادت خورده!!!
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من جفت گوش خرمو میبرم!!!
فرداش میبینن بازم قضیه دیروزیه...
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من دم خرمو میبرم!
فرداش بازم قضیه دیروزی میشه..
دوست ملا با عصبانیت میگه: حالا چیکار کنیم ملانصرالدین هم میگه:عیبی نداره خب حالا خر سفیده مال تو خر سیاه مال من
دوست ملا میگه: چه طوری بفهمیم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟
ملا میگه خوب من یه گوش خرم رو میبرم اونی که یه گوش داره مال من اونی هم که دو گوش داره مال تو.!
فرداش میبینن خر ملا گوش اون یکی خره رو از سر حسادت خورده!!!
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من جفت گوش خرمو میبرم!!!
فرداش میبینن بازم قضیه دیروزیه...
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من دم خرمو میبرم!
فرداش بازم قضیه دیروزی میشه..
دوست ملا با عصبانیت میگه: حالا چیکار کنیم ملانصرالدین هم میگه:عیبی نداره خب حالا خر سفیده مال تو خر سیاه مال من
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 90/5/4 توسط ♥®♥شایگان