ای ماه گر شبی تو بیایی بخوابِ من***طالع شود به صبح امید آفتاب من
جانم به لب رسید و ندیدم شبابِ عمر***روزِ وصالِ توست بهار شبابِ من
در دادگاه عشق بپاداش هر گناه***کافی بود فراق تو جانا عذاب من
از عشق آتشین من و حُسن روی تو***دارد نشانه هر ورقی در کتاب من
یَابنَ الحَسَن چو می گذرد عمر با شتاب***زان رو بود براه وصالت شتاب من
ای فیض بخش جمله ذرات، از غمت***دلها بود خراب چو حال خراب من
مهر تو را به هستی عالم نمیدهم***این افتخار من بُوَد و انتخاب من
در آستان عشق تو چندیست روز و شب***می خوانمت زعجز و نگویی جواب من
عِصیان من ببخش که دَرکِ حضورِ تو*** نتوان،چو هست پرده عِصیان ،حجاب من
سر کرده ام بیاد تو من عمرو زین خوشم***کآسان بود بروز قیامت حساب من
منّت پذیر لطف تواَم گر پس از وفات***هم بگذری زراه وفا بر تُراب من
غیر از دقایقی که مؤید به یاد او***بر من گذشته است،چه باشد ثوابِ من
***
لطفا در صورت کپی برداری منبع ذکر گردد ( شعر بنام شاعر ذکر گردد.)http://shaygan.parsiblog.com