نویسندگان فرنگی بارها در مکتوبات خود ذکر کرده اند که ایرانیان متوسط هوش بالایی دارند و با تکیه بر همین توان ذهنی تولیدات و دستاوردهای ملل دیگر را با انجام تغییراتی در آنها به سود خود به تولید و بهره برداری میرسانند.
شاید یکی از مثالهای بارز برای تایید کردن دیدگاه فوق شیوه رانندگی ما ایرانیان باشد،بدین صورت که ما وسیله ای غربی به اسم خودرو را با فرهنگ و روحیه خود اجین ساخته ایم که برونداد آن شیوه رانندگی ایرانی شده است.
ایرانیها از زمانهای دور با صفاتی چون میهمان نوازی و خونگرمی و تولید کالاهایی چون زعفران،پسته ،فرش و ... نام آور بوده اندکه در سنوات اخیر خصوصیت بارز دیگری به فهرست صفات ایرانیان افزون گردیده که روش منحصر به فرد ایرانیان در امر رانندگی است ،بطوریکه غیر ایرانیهایی که به کشورمان عزیمت میکنند پس از بازگشتن به وطن خویش در بازگو کردن خاطرات سفر به کشور ایران ،چیزی که هرگز فراموششان نمیشود و در خاطرشان باقی مانده است طرز رانندگی ایرانیان است.از موتور سواران نترس و بی باکی که با سرعتی سرسام آور بمانند بدلکاران حرفه ای فیلمهای هالیوود یا نفرات برتر مسابقات موتور سواری جهانی البته بدون رعایت حداقل نکات ایمنی(کلاه ایمنی) از بین خودروها با حرکات موزون در حرکتند یا رانندگانی که درست برعکس تابلوها و علائم رانندگی در ایران عمل میکنند و توجهی به حقوق یکدیگر ندارند صحبت میکنند.
و موارد بسیار دیگر که بیانگر این موضوع است که رانندگی ایرانیان به توجه و اصلاح بنیادی نیازمند است تا آسیبها و صدمات اجتماعی ،روحی ،جانی و مالی مرتبط با این معضل اجتماعی به حداقل ممکن برسد.
بر اساس آمار رسمی مرکز تحقیقات پزشک قانونی ایران درسال 1390تعداد 20هزارو 68نفر در اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده اند.گرچه این آمار نسبت به سال گذشته آن(1389)تعداد 3هزارو 181 نفر کاهش یافته است،اما همچنان یکی از معضلات بزرگ کشورمان است.این تعداد مرگ و میر در اثر تصادفات رانندگی در میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد ،آماری بی نظیر است و این یعنی مقام اول در مرگ و میر تصادفات در میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد.
از خبرهای داغ و دسته اول خبرگزاریهای بزرگ جهان گزارش وقوع تصادفات عجیب و غریب با مرگ و میر زیاد در ایران است و گاهی این خبرگزاریها وضعیت رانندگی ایرانیان را به دیگر مسائل اجتماعی ایران تعمیم داده و از آن بعنوان برداشتی کلی از روحیات و وضعیت اجتماعی ایران استفاده میکنند.
آمارها بیانگر این موضوع است که متوسط تلفات جاده ای سالیانه در کشورمان از میانگین افراد کشته شده در جنگ تحمیلی فراتر است و این عمق فاجعه را نشان میدهد،بنابراین میتوان گفت شیوه رانندگی در ایران یک ناهنجاری بزرگ است.
در ظاهر این ناهنجاری باعث ضررهای مالی و جانی بسیاری میشود اما در پشت پرده داستان بسیار پیچیده تری جریان دارد .اضطراب ،ترس،آزردگیهای روحی و روانی،دردهای فیزیکی ناشی از جراحات تصادفات رانندگی،فقدان و رنج از دست دادن نزدیکان و عزیزان که تاثیرات پایدار و غیر قابل جبرانی در جامعه بر جای میگذارد.
زمانی در یک اجتماع رفتاری بعنوان ناهنجاری شناخته میشود که از سوی اکثریت افراد رفتاری ناپسند و زشت و قبیح قلمداد شودو این زمانی ممکن است که مردم یک جامعه بتوانند نابهنجاری را از رفتار بهنجار تشخیص دهند .مردم ایران خود از وضعیت رانندگی در ایران خسته شده اند و از وضعیت بوجود آمده نگران و سرخورده شده اند و به این نتیجه رسیده اند که شرایط موجود میبایست تغییر کند.
یکی از پدیده های جالبی که در جوار تصادفات بوجود آمده در ایران رواج یافته است،جمع شدن مردم در مکان وقوع حادثه رانندگی است که مردم با بحثهای کارشناسانه و فنی خود بدرستی میتوانند فرد مقصر را شناسایی کنند اما نکته اینجاست که تنها این موضوع در تشخیص فرد مقصر در تصادف بکار میرود نه در امر رعایت کردن قوانین رانندگی و جالبتر اینکه عده ای از رانندگان که مسلط بر اصول فنی رانندگی و مقررات تصادفات هستند ترفندهایی جهت اینکه صحنه تصادف را به نفع خود رقم بزنند بکار میبرند که در نوع خود بی نظیر است.
متاسفانه در کشور عزیزمان ایران شیوه رانندگی به نمادی از روحیه و شخصیت مردم تبدیل شده است و عبور از چراغ قرمز ،عدم زدن چراغ راهنما،توقف ممنوع،دنده عقب در بزرگراه ها ،ورود ممنوع رفتن و عدم رعایت حق تقدم (نه بمنظور آسیب رساندن به دیگران بلکه به منظور صرفه جویی در وقت و هزینه) رواجی چشمگیر داشته و اینگونه به نظر میرسد که اصول و قواعد راهنمایی و رانندگی در بین افراد جامعه درست و صحیح جا نیفتاده یا به بیانی دیگر نهادینه نشده است.
در این لینک میتوانید آماری از تلفات جانی تصادفات رانندگی در سال 1390 را مشاهده فرمائید.