مثالی که میتوان از آن برای فهم حرکت از دنیا به برزخ استفاده کرد ،مانند کردن آن به رحم مادر است و همچنین مثالی که میتوان حرکت از برزخ به قیامت را بوسیله آن شرح داد باز همان رحم مادر است.
بدین معنی که اگر بخواهیم لذتها و موجودیتهای دنیا را برای نوزادی که در رحم مادرش است توصیف و تعریف کنیم ،براستی چگونه میتوانیم توصیفی به او ارائه دهیم تا دنیایی که بزودی در آن قرار خواهد گرفت را بفهمد و درک کند؟
جواب دادن به این سوال غیر ممکن و محال است.تنها راه ممکن اینست که برای او مثالی از دنیای کنونیش بزنیم،یعنی دنیایی که اکنون در آن زندگی میکند.
برای مثال اگر بخواهیم به نوزادی که در رحم مادر بسر میبرد بفهمانیم که در دنیا غذاهای لذیذی چون مخلوط شیر و عسل را میتواند بنوشد باید مثالی از غذاهایی که اکنون در رحم مادرش میخورد بیاوریم.
مثلا:غذایی از گلبولهای قرمز روانتر و همرنگ گلبولهای سفید اما شیرینتر.
همانطور که ملاحظه میکنید این دو تقریبا وجه تشابهی با یکدیگر ندارند اما چاره چیست؟ فهم نوزاد بیشتر از این نیست و شاید مثالی نزدیکتر از این نتوان آورد تا نوزاد فهمی بهتر نسبت به موضوع داشته باشد.
حال سعی میکنیم به نوزاد بفهمانیم که چیزی بنام علم در جهان وجود دارد و وسیله هایی بسیار پیشرفته بنام اتومبیل ساخته شده اند که انسان را در کمال آرامش و آسایش از مکانی به مکان دیگر منتقل میکنند.
باید اینگونه مثال زد:
همانطور که خون غذای مورد نیازت را به آسانی جابجا میکند وسایلی در دنیای بیرون وجود داد که تو را بسیار راحت و با آرامش جا بجا میکند.
خداوند میخواهد توصیفی از بهشت برزخی به ما انسانها ارائه دهد تا فهمی و درکی از آن داشته باشیم.چگونه میتواند ما را متوجه آن سازد؟
پس راه چاره اینست که با مثالهایی از دنیای کنونیمان که در آن زندگی میکنیم و نعمتهایش را به چشم دیده ایم ،بهشت برین را برایمان وصف کند،درختهای میوه ،ملائکه بالدار،شراب ناب و گوارا،نهری از شیر و عسل و....
مطمئنا بین این مثالها و واقعیت وجودی آنها تفاوتهایی شاید بسیار وجود دارد.
همچنین توصیفهایی که توسط خداوند در مورد عالم برزخ،جهنم و بهشت قیامت یاد شده است شامل همین قاعده میشوند.
آتش جهنم ،آهن مذاب،مس گداخته و...همه تمثیلی از واقعیات موجود در عالم برزخ و قیامت است که برای فهم اندک ما انسانها در مورد عوالمی که تا بحال نمونه اش را ندیده ایم بکار گرفته شده است.