(هر کجا رفتم و جستم که ببینم تو کجائی***چون نکو مینگرم باز تو در خانه ی مائی)
(لحظه ای روی نمودی و ربودی دل و دینم***بار دیگر بنما روی که جهانم بربائی)
(دل که بود آینه ی روی تو در زنگ غم افتاد***آنقدر باش کزاین آینه زنگی بزدائی)
(زلف و خال و خط تو بر رخ مطبوع تو گوید***که بود روی تو دیباچه ی آیات خدائی)
(دل زدستم بربودی و ببستیش به زلفت***زلف بگشای که شاید دل تنگم بگشائی)
(پادشاهان کرم ارند به احوال گدایان***کرمی کامده ام بر سر کویت بگدائی)
(ولی ملک ،ولی کوش به آبادی ملکت***ایکه تا ملک جهان است تو در ملک بپائی)
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/1/1 توسط ♥®♥شایگان