سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

ای ستاره ای که به خورشید نبوت نزدیک شدی و زخم روزگار کبودت کرد ،دلت از نامردمیها خون شد ،از کوچه های غریب، که شب آخر،تنهایت گذاشتند و عمری مولایم حضرت علی (علیه السلام)را.

ای مهربانترین مادر...چه خوب شهادت آموختی به فرزندان پاک و مطهرت...و چه مظلومانه شهید شدید تا مظلومیت را برای وارثان شهادتتان به ارث بگذارید...صدای ناله هایتان را فقط بر عرش نشستگان شنیدند...تو آسمانی درد میکشیدی و به آسمانی که به آنجا تعلق داشتی بازگشتی...

آخر دیگر دنیا تاب بودنت را نداشت...تو آسمانیتر از اینها بودی که زمین تاب ماندنت را داشته باشد...چقدر بهار نوزدهم حسرت خورد که لیاقت وجود نازنینتان را نداشت...آمده بودید تا درس شهادت بیاموزید و شهادت بپرورید و بازگردید...

یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

به بهانه مادر...

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ...***سوره مبارکه روم-آیه41***

فسادش دنیا را فرا گرفت...

با همان دستان  نفرین شده ای که ...

و تا امروز گوش عالمیان، از کبریا تا بزمین را کر کرده است...صدای...صدای ...صدای آن سیلی...

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ...***سوره مبارکه احزاب-آیه53***(1)

مادر...

عالم میداند که شما اجازه ندادید...

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ***سوره مائده-آیه67***

ای فرستاده و رسول من...تو علی (علیه السلام) را بعنوان وصی و وارث ولایت معرفی کن...

و ما شما را از فتنه ها ی مردم حفظ میکنیم...

او بازوی حضرت فاطمه(سلام الله علیها)است...

نمیگذاریم ضربه ای بر رسالت تو وارد کنند...

دخترت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) جلو این ضربه ها را خواهد گرفت...

لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا...***سوره مبارکه بقره-آیه286***

بی بی...

شما وجودتان چه وسعتی داشت...

وگرنه...

آتش بسیار سوزانتر از آن بود که...

و ضربه...

بسیار قویتر و شکننده تر از آنها بود که...

تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء...

فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ***سوره مبارکه قصص-آیه25***

پس یکى از آن دو زن در حالى که به آزرم گام بر مى‏داشت نزد وى آمد [و] گفت پدرم تو را مى‏طلبد تا تو را به پاداش آب‏دادن [گوسفندان] براى ما مزد دهد و چون [موسى] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد [وى] گفت مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى(25)

و چقدر کوچه باریک بود وشما دستتان به دیوار...کشان کشان...

فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ....فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی...***سوره مبارکه مریم-آیات23و24***

ولی اینبار...

در خانه در میان شعله ها میسوخت ...و بی بی تکیه گاهش آن در بود...و چهره کبودش پر از غم و حزن...

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ***سوره مبارکه حجر-آیه97***

و قطعا مى‏دانیم که سینه تو از آنچه مى‏گویند تنگ مى‏شود (97)

 

فقط پروردگار میداند...

که سینه شما از کدامیک بیشتر بتنگ آمد...

از اینکه او بر روی سینه اتان نشست...

یا از بردن نام مبارک مادر تان با آن دهان و زبان کثیفش...

یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

پاورقی:

شان نزول آیه

1- هنگامى که رسول خدا با" زینب بنت جحش" ازدواج کرد، ولیمه نسبتا مفصلى به مردم داد. انس که خادم مخصوص پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود، مى‏گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم، من همه را دعوت کردم، دسته دسته مى‏آمدند و غذا مى‏خوردند و از اطاق خارج مى‏شدند، تا اینکه عرض کردم اى‏ پیامبر خدا! کسى باقى نمانده که من او را دعوت نکرده باشم. فرمود: اکنون که چنین است سفره را جمع کنید، سفره را برداشتند و جمعیت پراکنده شدند، اما سه نفر هم چنان در اطاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) ماندند و مشغول بحث و گفتگو بودند. هنگامى که سخنان آنها به طول انجامید، پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخاست و من نیز همراه او برخاستم شاید آنها متوجه شوند و پى کار خود بروند، پیامبر بیرون آمد تا به حجره عایشه رسید بار دیگر برگشت من هم در خدمتش آمدم، باز دیدم هم چنان نشسته‏اند. آیه فوق نازل شد و دستورات لازم را در برخورد با این مسائل به آنها تفهیم کرد. 2- از بعضى قرائن استفاده مى‏شود که گاهى همسایگان و سایر مردم طبق معمول براى عاریت گرفتن اشیایى نزد بعضى از زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى‏آمدند هر چند آنها طبق سادگى زندگى آن زمان کار خلافى مرتکب نمى‏شدند ولى براى حفظ حیثیت همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) آیه فوق نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هر گاه مى‏خواهند چیزى از آنها بگیرند از پشت پرده بگیرند. 3- بعضى از مخالفان پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند: چگونه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعضى از زنان بیوه ما را به ازدواج خود در آورده، به خدا سوگند هرگاه او چشم از جهان بپوشد ما با همسران او ازدواج خواهیم کرد!! آیه فوق نازل شد و ازدواج با زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بعد از او به کلى ممنوع ساخت، و به این توطئه نیز پایان داد.(1)



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/1/31 توسط ♥®♥شایگان
    

عکس