سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

میوه ممنوعه

در باغهای مینو به خوشگذرانی مشغول بودند...

میوه های بهشتی میخوردند و نوشیدنیهای روان در نهرها را مینوشیدند...

آرامش همه جا حکم فرما بود و هیچ چیز این آرامش و راحتی را بر هم نمیزد...

و خداوند در همه حال...حتی در پشت  باغهای پنهان بر آنها شاهد بود...

روزی ،وقتی در باغهای زیبا و انبوه بهشت در حال قدم زدن و خوشگذرانی بودند ...به درختی برخورد کردند که همه چیزش با گیاهان و درختان دیگر تفاوتی نداشت...

اما...از جانب خداوند ندا آمد که  نزدیکش نشوند  و میو ه های آن درخت را نیز نخورند...

و این آزمایشو امتحانی از جانب پروردگار یکتا بود ...تا بر او عیان شود که بندگانش...آدم و حوا...تا چه اندازه از فرامینش اطاعت میکنند... و آیا نافرمانی میکنند؟...

شیطان بر آنها فرود آمد و گفت:

ای بندگان پاک خداوند...این حق شماست که جاودانه باشید...پس از میوه های این درخت تناول کنید...تا همیشه جاودان، در بهشت مینو زندگی کنید...از این میوه ها بخورید  که اینگونه مرگ بر شما بی اثر میشود و فنا و نابودی جای خود را به زندگی ابدی و فنا ناپذیری خواهد داد...

آدم و حوا از هوای  نفس و شیطان پلید دوری جستند و ازو گریزان شدند...ولی شیطان دست از وسوسه اندازیهایش بر نداشت و بسیار اصرار کرد که از آن میوه ها تناول کنند...

تا اینکه آنها خود را به وسوسه های شیطان باختند و از آن میوه ها تناول کردند...

در آن هنگام بود که لباسهایشان از بین رفت و عریان در مقابل یکدیگر قرار گرفتند...و چشمشان بر بدن برهنه یکدیگر افتاد و از شرم بوسیله برگ درختان خود را پوشاندند تا عیب خویش را از همدیگر پنهان دارند...

و در آنزمان بود که از خواب غفلت و گمراهی بیدار شدند و بر گناه و خطایی که مرتکب شده بودند آگاه گشتند...

خداوند شان بر ایشان فریاد بر آورد که:

آیا من شما ر از خوردن آن میوه ها منع نکردم؟...

هر دو از شرم سر به زیر انداختند و طلب بخشش وگذشت از خداوند متعال کردند و خواستند که تو به اشان مورد قبول درگاه احدیت قرار بگیرد...

سپس از جانب خداوند متعال سخنانی را دریافت نمودند و با تکرار آنها توبه کردند و خداوند تو به اشان را پذیرفت...که خداوند توبه پذیری سخت مهربان است...

پروردگار به آنها فرمان داد که بهشت برین خارج شوند و بر زمین فرود آیند ...تا زمین مکانی برای زندگانی ایشان و فرزندانشان تا روز موعود(قیامت) باشد...

آنها به فرمان خداوند به زمین وارد شدند  و روزگار  و زندگانی از سر گرفتند...وخداوند بر آنها رهنمودهایی  میفرستاد تا آنرا راهنمای راه خود سازند  و زندگی خویش را آباد بگردانند...

راست گفت خداوند بلند مرتبه و بزرگ.

میوه ممنوعه

***سوره مبارکه طه-آیات 116 الی123***

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـنِ الرَّ‌حِیمِ

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى(116)

و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس جز ابلیس که سر باز زد [همه] سجده کردند (116)

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى(117)

پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناک] است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیره‏بخت گردى(117)

إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى(118)

در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مى‏شوى و نه برهنه میمانى(118)

وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى(119)

و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه میگردى و نه آفتاب‏زده(119)

فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى(120)

پس شیطان او را وسوسه کرد گفت اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمى‏شود راه نمایم(120)

فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى(121)

 آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت(121)

ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى(122)

سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد(122)

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى(123)

 فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مى‏شود و نه تیره‏بخت(123)



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/1/31 توسط ♥®♥شایگان
    

عکس