سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا علی(ع)

هر چه قدر از زندگی پر فراز و نشیب و خصوصیات والای انسانی حضرت علی (علیه السلام) ( نه فقط به این دلیل که امام و پیشوای نخست شیعیان است بلکه بعنوان شخصیت و فردیت اعجاب انگیز و برجسته ایشان)سخن بگوییم باز تنها  میتوانیم ذره ای اندک از این دریای بی کران معرفت را دریابیم. سخن گفتن از حضرت علی (علیه السلام) سخت و دشوار است و آنقدر از ویژگیها و دوران زندگانی ایشان سخن و داستان گفته شده است که عموم میپندارند که مطلب جدید و شنیدنی در باره این شخصیت بی مثال وجود ندارد.

در آستانه میلاد با شکوه حضرت علی(علیه السلام)تصمیم بر آن گرفتم تا ذره ای اندک از این دریای بیکران معرفت را که گفتن و شنیدن از آن هیچزمان پایان و انتهایی ندارد بسط دهم.

در روز نخستین آبانماه سال 598پس از میلاد ،حضرت علی (علیه السلام) در خانه کعبه چشم به دنیا گشود و سه روز بعد از متولد شدنش بهمراه مادر بزرگوارش حضرت فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) از خانه خدا خارج شدند.

حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) که بعد از فوت پدرشان توسط ابوطالب،پدر حضرت علی(علیه السلام) که در عین فقر،مورد احترام ثروتمندان و مالداران مکه بود، سرپرستی و بزرگ شد ،سرپرستی و نگهداری حضرت علی(علیه السلام) را پذیرفت و اینچنین بود که در رفتار و کردار، این دو پسر عمو بسیار به یکدیگر شبیه و به یکدیگر سخت پایبند بودند.

حضرت علی (علیه السلام)

آنزمانی که خداوند متعال در غار حرا اولین آیه آسمانیش را بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) فرود آورد(بخوان به نام پروردگاری که تو را خلق کرد) و او را پیامبر و رسول خویش ساخت و آنحضرت با سراسیمگی از کوه به سمت سرایش روانه شد؛ اولین کسی که با آغوشی باز، در سن هشت سالگی اسلام را پذیرفت،حضرت علی (علیه السلام)بود و سه سال بعد زمانی که خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) از جانب خداوند مامور شد تا خویشان و نزدیکانش را بصورت همگانی به اسلام دعوت کند این حضرت علی(علیه السلام)بود که در سن12سالگی سه بار متوالی در حضور بزرگان قومش به دعوت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) لبیک گفت و حضار و بزرگان قوم که او را مورد تمسخر خود قرار داده بودند به پدرش حضرت ابوطالب(علیه السلام) طعنه و کنایه میزدند که چرا کودک 12ساله ات اکنون ولی تو شده است.

حضرت علی(علیه السلام)در زمان خویش از جنگاوران بزرگ و نامی بود بطوری که در تمامی جنگهای لشکر اسلام در زمان خویش به غیر از جنگ تبوک ،پیش قراول لشکر بود.زمانی که 26 سال داشتند زمانی که بعنوان نماینده و قهرمان سپاه در برابر قهرمان نامی و یل ارتش قوم بنی امیه (ولید) قرار میگیرد ،ولید سرش را به گوش آنحضرت نزدیک میکند و آرام و با دلسوزی میگوید تو از اقوام و آشنایان من هستی و جوان و خام هستی و من از اینکه تو را بکشم بیزارم.اما ایشان با قوت و استواری میگویند:اما من میخواهم سر تو را از بدنت جدا کنم و همینگونه میکنند.

و اما در سن 24سالگی،زمانی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) بصورت پنهانی مکه را بمقصد مدینه ترک میکنند و مبنای تاریخ اسلام میشود،حضرت علی (علیه السلام) در میان کینه های مکیان که قصد جان پیامبر را داشتند در بستر ایشان میخوابد ودر ادامه داستانی که بارها خوانده اید پیش می آید.اما در این زمان وظیفه دیگری به ایشان واگذار شده بود و آن باز گردانیدن اماناتی بود که دیگران به امانت به محمد امن(حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم))سپرده بودند و این حاکی از ایمانیست که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)به خصوصیات والای حضرت علی (علیه السلام) داشتند.

پسر عمو ویار و یاور همیشگی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) زمانی که در مدینه به ایشان پیوستند بفرمان خداوند متعال که بر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) نازل گردید به عنوان  دامادی ایشان و همسری حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نائل گردیدند و فرزندان این پیوند آسمانی را پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بارها اهل بیت خود خواند.

بعد از شهادت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و پس از اینکه حضرت علی(علیه السلام) 25سال بدلیل مصلحت اندیشی سکوت اختیار کردند ،ایشان بیش از همه تلاش و کار میکردند و کمترین بهره را میبردند. گر چه دستان مبارکشان از تلاش و کار طاقت فرسا ،خشن و پینه بسته بود اما با طبع لطیفشان اشعار و متون زیبایی مینگاشتند.روزها در صحراهای خشک عربستان عرق ریزان کار میکردند و شب هنگام شاعری و نویسندگی میکردند.

حضرت علی (علیه السلام)

پس از آن بیست و پنج سال زندگی سخت و طاقت فرسا به خواست مردم ، پیشوا و حاکم جامعه ی اسلامی میشوند و همه چیزشان را فدای اسلام و عدالت و برابری اسلامی میکنند ، در حکومت ایشان که کمتر از 5سال بطول انجامید ،رعایت عدالت همگانی بگونه ای بود که الگویی برای جوامعی شد که بدنبال ایده آلی برای شالوده حکومت خویش بودند.البته گفتنیها در باره حکومت الهی ایشان بسیار است و عدالت تنها بخشی از آنست.

حضر علی (علیه السلام) زمانی که ایمان آورد ،بهترین ایمان آورندگان ،زمانی که در جنگ علیه باطل شمشیر میزد ،بهترین جنگجو  و آنزمان که طبع لطیفش را بروی کاغذ می آورد بهترین شاعر و نویسنده بود. آن هنگام که زمان کار و تلاش بود بهترین کارگر و آن زمان که حاکم بود بهترین حکمران و زمانی که قضاوت به او سپرده میشد بهترین و عادلترین قاضی و زمانی که زندگی مشترکش را با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آغاز میکند بهترین همسر و بعد از آن بهترین پدر و در هنگام بخشش،بهترین بخشنده و در هنگام سخنرانی بهترین سخنور بود.

گر چه در جامعه پر از جهل آنزمان خونریزی و خشونت یک ارزش و اصل قلمداد میشد اما قسمت عمده ای از زندگانی حضرت علی(علیه السلام) در پرهیز و خودداری از خشم و تندروی و خونریزی گذشت.سخنان ایشان و طرز فکرشان در مورد عدالت،تواضع و فروتنی ،وفای به عهد ،صرفه جوئی ،دوری از کبر و غرور ،دستگیری فقرا و ضعیفان در میان مردمانی که تنها زور و زر را میشناسند نشان از طرز تفکر و ذهن متفاوت حضرت علی (علیه السلام) است که در این میان تنها بدنبال رضای خدا بوده و هیچگاه منافع خویش را ارجح بر منافع دیگران ندانسته است.او متفاوت بود،متفاوت به دنیا آمد،متفاوت زیست و متفاوت دیده از جهان فرو بست.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/3/8 توسط ♥®♥شایگان
    

عکس