سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بابی انت و امی

از وقتی پدرم عمرش را به شما داد.

لبخندهای پر از محبت و مهر مادر هم برایم خاطره شد.

این روزها که عید است و بهار؛ برای اینکه غم در چهره مان نبیند؛ لبخند های تلخی گوشه لبانش مینشیند.

من هم همه اش در فکر این هستم که نکند مادر درد دلم را از چشمانم بخواند،دلم که خیلی میگیرد یا از او دور میشوم یا چشمانم را میبندم.

آن روز دیدم اشکهایش را از من پنهان کرد ؛ تلخندی پر از بغض تحویلم داد و گفت :

خدا پشت و پناهت باشد؛ داغت را نبینم.

برای برادرم که شعری فرستادم،

مادر تا شعر را دیده بود

اشکش سرازیر شده بود.

ای کاش..سوخته بود...زبان شعر گونه ام...

کاش دست شعرم شکسته بود...

تا اینگونه...

اشک را به دیدگان مادر و برادرم ؛نمی دوختم...

یاد بی بی زینب افتادم...اشکم سرازیر شد...زیر لب گفتم...یا حسین شهید(علیه السلام)...

أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیَاءِ أَیْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ‏] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَیْهِ وَ افْتَرَى أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ‏] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَى أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکُبْرَى بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی لَکَ الْوِقَاءُ وَ الْحِمَى یَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ یَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکْرَمِینَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ [الْمُهْتَدِینَ‏] یَا ابْنَ الْخِیَرَةِ الْمُهَذَّبِینَ یَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِینَ یَا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِینَ [الْمُسْتَظْهَرِینَ‏] یَا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِینَ یَا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَکْرَمِینَ [الْأَکْبَرِینَ‏] یَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِیرَةِ یَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِیئَةِ یَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ یَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،

کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران،کجاست خواهنده خون‏ کشته در کربلا،کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد،کجاست آن مضطّرى که اجابت شود هنگامى که دعا کند،کجاست سرسلسله مخلوقات،داراى نیکى و تقوا،کجاست فرزند پیامبر برگزیده،و فرزند على‏ مرتضى،و فرزند خدیجه روشن جبین،و فرزند فاطمه کبرى؟،پدر و مادر و جانم فردایت شود،برایت سپر و حصار باشم،اى فرزند سروران مقرّب،اى فرزند نجیبان گرامى،اى فرزند راهنمایان راه یافته،اى‏ فرزند برگزیدگان پاکیزه،اى فرزند بزرگواران نجیب،اى فرزند پاکان پاکیزه،اى‏ فرزند بزرگواران برگزیده،اى فرزند دریاهاى بى‏کران بخشش گرامى‏تر،اى فرزند ماههاى نورافشان،اى فرزند چراغهاى تابان،اى فرزند ستارگان فروزان،اى فرزند اختران درخشان،



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/1/15 توسط ♥®♥شایگان
    

عکس